بازنشر از : digimag
1403\01\11 10:00:11
چه کسی طبیعت را دوست ندارد؟ تماشای طبیعت بکر و دستنخوردهای که هنوز رد پای انسان در آن دیده نمیشود، یکی از شگفتانگیزترین منابع زیبایی و خلاقیت است
چه کسی طبیعت را دوست ندارد؟ تماشای طبیعت بکر و دستنخوردهای که هنوز رد پای انسان در آن دیده نمیشود، یکی از شگفتانگیزترین منابع زیبایی و خلاقیت است.
هنرمندان بیشماری از زیباییهای طبیعت الهام گرفتهاند، بهویژه در سالهای اخیر که توجه به محیط زیست بیشتر شده است. در دنیای سینما، فیلمهای انیمیشن خلاقانهترین برداشتها را از طبیعت ارائه میکنند. آنها ترکیبات منحصربهفردی از قصهگویی و هنر ارائه میدهند که مخاطبان را قادر میسازد شاهد قلمروهای دستنخورده از طبیعت باشند و درسهای ارزشمندی در مورد مسئولیت انسان در قبال زمین بیاموزند.
اگر از دوستداران محیط زیست هستید، در ادامه ۱۰ انیمیشن درباره طبیعت معرفی کردیم که از تماشایشان لذت خواهید برد.
مری کاترین (آماندا سایفرد) پس از مرگ مادرش با پدر عجیبش که زندگی خود را وقف یافتن مردهای برگی افسانهای کرده است زندگی میکند. مری کاترین با ملکه برگیها که نامش تارا (بیانسه نولز) است ملاقات میکند، که در پی حمله پادشاه بوگینها یعنی ماندریک (کریستف والتز) مجروح شده است.
ملکه مری کاترین را به اندازه خود کوچک میکند و از او میخواهد که از یک غلاف بذر مخصوص که تعیینکنندهی ملکه بعدی است محافظت کند. «حماسه» یکی از انیمیشنهای زیبا و بهترین فیلمهای استودیو بلو اسکای است که در حال حاضر اثری از آن باقی نمانده. این انیمیشن نفسگیر درباره طبیعت، مناظر خیرهکنندهای دارد که مخاطب را در تصور و احساس یک جنگل جادویی غرق میکند.
زیبایی و وحشت به یک اندازه در این فیلم نشان داده میشوند، همانطور که طبیعت هم جنبههای روشن و هم تاریکی دارد.
مومبو (الایژا وود) یک پنگوئن امپراتور است که بر خلاف بقیه به جای آواز خواندن به رقصیدن علاقه دارد. او همچنین علاقه زیادی به موجودات فضایی دارد که فناوریهای آنها را میتوان به حیوانات متعدد متصل کرد.
وقتی جمعیت ماهیها شروع به کاهش میکند، مومبو از مستعمره خود بیرون میرود تا منبع مشکل را پیدا کند. در حالی که جلوههای کامپیوتری دهان پنگوئنها میتواند کمی حواس مخاطب را پرت کند، تصاویر مناظر قطب جنوب بسیار زیبا هستند. پیام زیستمحیطی آن به خوبی بیان میشود و برخلاف بسیاری از فیلمهای دیگر، با انسانها مثل شیاطین رفتار نمیشود، بلکه آنها را موجوداتی ماورایی معرفی میکند.
این آخرین فیلمی بود که استیو اروین، فعال محیط زیست مشهور در آن صداپیشگی کرد.
گروهی از حیوانات بعد از بیدار شدن از خواب زمستانی، متوجه میشوند که بیشتر جنگلهای آنها تخریب و مجتمعهای زیادی جایگزین آن شدهاند. راکونی به نام آر جی (بروس ویلیس) که باید برای یک خرس غذا جمعآوری کند، به حیوانات پیشنهاد میکند که سواستفاده از انسانها را به آنها آموزش دهد.
در حالی که این حیوانات شروع به دزدی غذا میکنند، رئیس اتحادیه صاحبخانهها علیه آنها وارد جنگ میشود. «آن سوی پرچین» نگاهی سرگرمکننده به چگونگی تلاش دنیای انسانها و حیوانات برای همزیستی ارائه میدهد. «آن سوی پرچین» یک انیمیشن درباره طبیعت است که تلاش حیوانات را برای زنده ماندن و زحمت انسانها را برای محافظت از داراییهای خود نشان میدهد.
علاوه بر این بازیگران بااستعدادی مانند ویلیام شاتنر، استیو کارل و واندا سایکس در این انیمیشن تماشایی صداپیشگی میکنند.
کنای (واکین فینیکس) طی یک اتفاق غیرمنتظره و یک طلسم به خرس تبدیل میشود. نفرت او از خرسها تنها زمانی تشدید میشود که برادرش سیتکا برای محافظت از کنای در برابر خرسی که او را تحریک کرده است میمیرد.
اگرچه «خرس برادر» یکی از قویترین انیمیشنهای دیزنی نیست، اما سبک هنری آن بسیار زیباست. پسزمینهها مانند نقاشیهای آبرنگ سرسبز به نظر میرسند و زیبایی طبیعت شمال را به تصویر میکشند، بهویژه پس از دگرگونی کنای که اندازه تصاویر تغییر میکند. زمان زیادی نیز به بررسی رابطه انسان با طبیعت و اینکه چگونه همه چیز باید متعادل باشد اختصاص داده شده است.
اسپریت: اسب سیمارون (Spirit: Stallion of the Cimarron)
اسپیریت (مت دیمون) یک اسب وحشی است که در بزرگسالی قرار است تنها اسب نر گلهاش باشد. یک روز، او توسط سوارهنظامهای آمریکایی اسیر میشود و آنها سعی میکنند اسپریت را رام کنند. او به لطف یک جنگجوی لاکوتا به نام لیتل کریک (دانیل استودی) فرار میکند و برای رسیدن به خانه و دور شدن از سرهنگ (جیمز کرامول) زحمت زیادی میکشد.
این یکی از انیمیشنهای زیبا درباره حیوانات است که تا به حال ساخته شده. به جز اسپریت با صداپیشگی مت دیمون، حیوانات دیگر صحبت نمیکنند، بنابراین احساسات آنها از طریق انیمیشن باورنکردنی منتقل میشود. این انیمیشن همچنین به نماهای باشکوه غرب آمریکا، از زمینهای پر علف برای اسبها تا بیابانهای طلایی گسترش مییابد.
شیرشاه (The Lion King)
سیمبا (جاناتان تیلور توماس و متیو برودریک) که قرار است پادشاه آینده سرزمینهای غرور باشد، کمی خودسرانه رفتار میکند و به دنبال لذت ماجراجویی است. پدرش موفاسا (جیمز ارل جونز)، سعی میکند فضایل یک پادشاه خوب، مثل تمرکز بر مسئولیت را به او یاد بدهد. در همین حال عمویش اسکار (جرمی آیرونز) به تاج و تخت چشم میدوزد و نقشه میکشد که هر دوی آنها را بکشد.
این تصویر دیزنی از صحرای ساوانا واقع در آفریقا یکی از بهترین مناظر حیات وحش در تمام انیمیشنها است. بسیاری از تصاویر این انیمیشن برداشت مستقیم انیماتورها از آفریقا طی سفرهای شخصی است که به صورت نقاشی و با استفاده از رنگهای گرم و زنده به تصویر کشیده شدهاند. داستان «شیرشاه»، یکی از انیمیشنهای زیبا که به مفاهیمی چون انحطاط میپردازد، نشان میدهد چگونه عدم پایبندی سیمبا به مسئولیتش منجر به عواقب وحشتناکی برای سرزمینش میشود.
در جستوجوی نمو (Finding Nemo)
مارلین (آلبرت بروکس) یک دلقکماهی است که پس از مرگ همسر و فرزندانش، تمام وقت و انرژیاش را وقف تنها پسر بازمانده خود، نمو (الکساندر گولد) میکند. متاسفانه، محافظت بیش از حد مارلین، و ممانعت از نمو برای شنا کردن در آبهای آزاد، او را به سمت شورش سوق میدهد، که در نهایت اسیر یک غواص میشود. مارلین با کمک یک ماهی فراموشکار به نام دوری (الن دی جنرس) تمام اقیانوس را برای یافتن پسرش زیر پا میگذارد.
«در جستوجوی نمو» یک انیمیشن درباره طبیعت است که به مخاطبان اجازه میدهد تا زیباییهای اقیانوس را ببینند. از رنگهای خیرهکننده صخرهها گرفته تا وسعت بیپایان آبهای آزاد، تماشای این انیمیشن مانند قدم گذاشتن به دنیایی است که هم بیگانه و هم آشناست. همچنین پیامی ظریف در مورد صید بیرویه و خطرات نگهداری ماهی در آکواریوم دارد که از طریق شخصیتهای جانبی بهیادماندنی گفته میشود.
بامبی (Bambi)
ساکنان یک جنگل آرام از شنیدن خبر تولد یک بچه آهو و شاهزاده جوان جنگل به نام بامبی (بابی استوارت، دانی داناگان و هاردی آلبرایت) خوشحال میشوند. بامبی تحت سرپرستی مادرش (پائولا وینسلو) دوران کودکی خوبی را پشت سر میگذارد و با حیوانات دیگر دوست میشود. در زمستان با ورود انسان به جنگل همه چیز تغییر میکند.
در میان انیمیشنهای زیبا، «بامبی» اولین تلاش دیزنی برای به تصویر کشیدن شخصیتهای واقعی حیوانات بود و به شکل جادویی مفق به انجام آن شد. از آنجایی که انیمیشنها از حیوانات واقعی الهام میگرفتند، میتوانستند معجزات طبیعت، از تولد نوزاد تا از دست دادن والدین را به خوبی به تصویر بکشند. پسزمینههایی که انیماتور این فیلم یعنی تایروس وانگ به تصویر میکشد جنگل را به عنوان مکانی عرفانی و مملو از زیبایی، شگفتی و خطر نشان میدهد.
وال ای (WALL·E)
در آیندهای دور، زمین آنقدر غیرقابل سکونت شده است که انسانها مجبور میشوند در فضا زندگی و روباتهایی را برای پاکسازی سیاره زمین مامور کنند. تنها روبات باقیمانده به نام وال ای (بن برت) علاقه زیادی به طبیعت و انسانها و زندگی قبل از ویرانی زمین دارد. یک روز، او با یک ربات جدید به نام ایو (الیسا نایت) آشنا میشود که پس از کشف یک گیاه زنده، در نهایت وال ای را با خود به فضا میآورد.
در حالی که «وال ای» تصاویر زیبای زیادی از جنگلها یا مزارع ندارد، پیام زیست محیطی آن تکاندهنده است. تصاویر پوشش زمین در برجهای زباله یا چاق شدن انسانها و وابستگی کامل به ماشینها، هشدارهای موثری به بشریت برای تغییر روش زندگی است.
کریستا (سامانتا ماتیس) یک پری است که در جنگلهای بارانی بکر استرالیا زندگی میکند که برای انسانها جذابیت زیادی دارد.
پس از ملاقات با خفاش آزمایشگاهی فراری به نام باتی (رابین ویلیامز)، کریستا با انسانی به نام زک (جاناتان وارد) آشنا میشود که یک چوببر است. تیم او به طور تصادفی یک روح شیطانی به نام هکسوس (تیم کوری) را آزاد میکند که میخواهد فرنگولی را نابود کند. «فرنگولی: آخرین جنگل بارانی» یکی از انیمیشنهای زیبا و احتمالا بهترین فیلم هشداردهنده با موضوع محیط زیست است که در دهه ۹۰ ساخته شده.
سبک هنری آن به طرز درخشانی جادوی جنگلهای بارانی را با رنگهای روشن و زوایای زیبا به ویژه از منظر پریهای کوچک به تصویر میکشد. این انیمیشن زیبا بدون افراط و تفریط داستان تاثیرگذاری درباره اهمیت محیط زیست و طبیعت روایت میکند.
منبع: collider
/*/